سرویس سیاست مشرق- برخی از امضاء کنندگان بیانیه ۱۱۰ فعال سیاسی اصلاح طلب که در فضای سیاسی- انتخاباتی به روزنهگشایان معروف شده اند تاکید دارند که راهبرد مورد اشاره آنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی موجب گشوده شدن ۵ روزنه شده و برخلاف فشارهای اصلاح طلبان تحریمی از این پس می توان با احترام به تکثر راهبردی در جریان اصلاحات بر ساختن ائتلاف ها و توافق های حل مساله ای و تقویت میانه در جبهه اصلاحات تاکید داشت.
برخی از روزنه گشایان «روزنهٔ نظری و تعین گفتمانی» را اولین روزنه گشایی در انتخابات عنوان کرده و بر این باورند که این طیف برای روزنهای نظری و استفاده از فضای گفتگوهای انتخاباتی برای ترویج و تقویت راهبردی خود به چیزی فراتر از انتظار اولیه دست یافته و فراتر از انتظار اولیه حاصل شده است.
تحریمیها در اقلیت هستند
به باور این افراد، همهٔ جریانهای متکثرِ حامی مشارکتِ انتخاباتی و همهٔ جریانهای متکثر حامی تحریم و عدم مشارکت انتخاباتی در اقلیتاند، بحران نمایندگیشان حاد است و اگر اسیر توهم خوداکثریتپنداری نشوند تنها با ساختن ائتلافها و توافقهای حل مسالهای و تقویت میانه است که میتوان از واپسروی و خشونت و بحرانهای بزرگتر ملی پیشگیری کرد، گامبهگام اصلاحگری کرد، از ضعف قدرت متشکل جامعه و ضعف قدرت زیرساختی حاکمیت کاست و برای توسعهٔ پایدار و دموکراسیِ ماندگار زمینه ساخت.
میانهرو ها وارد مجلس شدند
روزنه گشایان همچنین «تقویت میانه در مجلس دوازدهم» را به عنوان دومین روزنه ایجاد در انتخابات اخیر عنوان کرده و تصریح می کنند نتایج انتخابات نشان میدهد که در خارج از تهران، تعدادی از نامزدهای مورد حمایت لیستهای میانه در شرایطی پیروز شدند و در دهها حوزه هم نامزد میانه/توسعهگرا/اصلاحگرایی که رای آورده است مانع ورود یک رقیب اصولگرا به مجلس شده است.
این افراد در این زمینه به نمونه فرید موسوی و پیروزی وی در حوزه انتخابیه(از اعضای حزب اتحاد ملت که به دلیل حمایت از مشارکت در انتخابات مجبور به استعفاء شد) به عنوان نمونه ای درس آموز نام برده و تاکید می کنند، او که یک نامزد شناسنامهدار و توانای اصلاحجو است و برای اولین بار از مراغه نامزد میشد در همین شرایط سیاسی و با یک پویش انتخاباتی فعال و قوی رقبای توانمندش را شکست داد، ۳۲ هزار رای بسیج کرد و حتی بخشی از تحریمیها را به مشارکت در انتخابات سوق داد. اگر نامزدهای باکیفیت بیشتری ثبت نام میکردند، اگر نامزدهای تایید صلاحیتشده توسط احزاب پایش بهتری میشدند و اگر نیروهای بیشتری فعالانه و روزنهگشایانه فعالیت انتخاباتی میکردند آنچه فرید موسوی در مراغه انجام داد در بسیاری از حوزههای دیگر قابل تحقق بود.
رای اعتراضی سرمایه اصلاحطلبان است!
روزنه گشایان در ادامه از «افزایش توجه به رای اعتراضی و روزنهگشا» به عنوان سومین روزنه یاد کرده و تصریح می کنند، نتیجهٔ انتخابات ۱۴۰۲ نشان داد که هم رأی روزنهگشا (که به ورود دهها نامزد توسعهگرا به مجلس انجامید) و هم رای اعتراضی منفی میتواند در عمل معنا داشته باشد.
این افراد همچنین از «پذیرش تکثر راهبردی» به عنوان چهارمین روزنه نام برده و با انتقاد از لایه های جریان اصلاحات(اصلاح طلبان ساختاری و تحریمی ها) برای حاکم کردن تکصدایی در این جریان تاکید می کنند، بخشی از نیروهای اصلاحطلب، در این دوره سودای تکصدایی در این جریان وسیع را داشتند و تفاوتهای تحلیلی و راهبردی مهمی که از جمله به تصمیمهای انتخاباتی متفاوت و مسیرهای متفاوت میانجامید را انکار میکردند.
تصمیم اکثریت جبهه اجرا شد و هیچ نیرویی به نام جبهه و هیچ ائتلافی به نام اصلاحطلبی در انتخابات لیست نداد. اما امروز در پی تعین گفتمانیِ بیشتری که با بیانیهٔ روزنهگشایی تقویت شد و روشنتر شدن اینکه هر دو راهبرد در سطح رهبران و احزاب و رسانهها و نیروهای فکری مصلح حامیان قابل اعتنایی دارد، جریان اصلاحجو به پذیرش این تکثر راهبردی نزدیکتر شده است و حامیان هر یک از این دو گرایش میتوانند در قالب فراکسیونهای درونجبههای یا ائتلافها و تشکلهای دیگر متعینتر بشوند و به جای انکار و تخفیف یکدیگر به گفتگو و بهرسمیتشناختن دیگری و همافزایی نزدیک شوند.
گفتگو کردن راهبرد جدید اصلاحطلبان
روزنه گشایان اما از «روزنهگشایی رسانهای و گفتگویی» به عنوان پنجمین روزنه یاد کرده و با بیان اینکه بخشی از نیروهای میانهٔ اصولگرا در رسانههایشان و صداوسیما و حامیان سایر نیروهای سیاسی در محافل و انجمنها و پلتفرمهای آنلاین از انعکاس صدا و راهبرد روزنهگشایی و گفتگو با حامیانش استقبال کردند، تاکید می کنند، در هفتههای گذشته صداوسیما و بسیاری از نیروها و رسانهها حاضر به انعکاس صدای حامیان راهبرد بیانیه شدند و روزنهای رسانهای و گفتگویی با مخاطب وسیع گشوده شد که میتواند به ترویج راهبرد بیانیه، گفتگوی ملی و نزدیکشدن به اقتضائات حصول نوعی توافق ملی جدید و گشایشآفرین میان حاکمیت و نیروهای اجتماعی کمک کند.
گفتنی است بیان این دیدگاه ها از سوی روزنه گشایان بیانگر آن است که؛
۱- انتخابات مجلس شورای اسلامی و نیز نحوه مواجهه اصلاح طلبان ساختاری با حاکمیت و تحریم انتخابات موجب انشقاق در جبهه اصلاحات شده و روزنه گشایان همانگونه که در نامه خود به خاتمی تصریح کردهاند ضرورت تشکیل و به رسمیت شناختن ۲ فراکسیون اقلیت- اکثریت در جبهه اصلاحات را مورد تاکید قرار می دهند.
۲- اصلاح طلبان نهادی با تاکید بر موفقیت راهبرد خود در انتخابات نه تنها بر ساخت ائتلاف های مساله محور و رسیدن به انتخابات آزاد تاکید دارند که این موضوع را شرط سیاست ورزی ندانسته بلکه آن را هدفی از اهداف سیاست ورزی اصلاح طلبانه تعریف و تنفسیر می کنند.
۳- فحوای مطالب مطرح شده از سوی اصلاح طلبان نهادی نشان می دهد که تاکید اصلاح طلبان ساختاری برای عدم مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات بر اساس یک تخمین و برآورد اشتباه در میزان مشارکت مردمی نصف مشارکت صورت گرفته بوده و از بحران تخمین، برآورد و شناخت از جامعه حکایت دارد.
۴- اصلاح طلبان نهادی که با اصلاح طلبان ساختاری در راهبرد «جامعه توانا- دولت توانا» هم نظر بودند هم اکنون در بخش دوم آن با اختلاف برخورده اند.
۵- نهادی ها بر این باورند که جامعه توانا و دولت توانا باید به صورت کل واحد در نظر گرفته شود در حالی که اصلاح طلبان ساختاری با تقابل خود با حاکمیت بخش شکل گیری جامعه توانا را نیز به اخلال مواجه ساخته اند.
اصلاح طلبان نهادی گرچه خود را اقلیت می خوانند اما تصریح دارند طیف اصلاح طلبان ساختاری نیز در بدنه اجتماعی جریان اصلاحات در اقلیت بوده و لازم است که آنان از توهم خوداکثریت پنداری دست برداشته و عملگرایانه تر عمل کنند.